جنگ با زمان

0 0
  • تاریخ : ۱۳۹۸/۳/۴
  • چاپ این صفحه
امتیاز 3.94 تعداد رای 16

جنگ  با زمان

هر از چند گاه به خودتان می‌گویید که سرم خیلی شلوغ است یا وقت کافی برای کارهایی که می‌خواهم انجام دهم ،ندارم . همه ما زمان برابری داریم. همه افرادی که شما روی جلد کتاب‌های موفقیت می‌بینید ، همان مقدار زمان دارند که شما دارید. پس چرا به نظر می‌رسد آن‎ها زمانی بیشتری نسبت به شما دارند؟ به این دلیل است که آن‎ها زمان بیشتری تولید کرده‌اند و ما می‌خواهم به شما نشان دهم که چگونه شما هم می‌توانید این کار را انجام دهید.


در کتاب «اثر مرکب»  از دارن هاردی نوشته‌  شده که انتخاب‎ها، رفتارها و عادات مرکب چگونه می‌توانند نتایجی جادویی ایجاد کنند. حال می‌خواهیم به شما نشان دهم که چگونه این جادو را در مورد زمان به کار بگیرید تا به شما قدرتی فوق جادویی بدهد تا زمان بیشتری داشته باشید.
برای این که شما را با ریاضیات عجیب و غریب اما با شکوه نرخ مرکب آشنا کنم، می‌توانم از قانون ۷۲ استفاده کنم: اگر نرخ سود یا نرخ بهره‌تان را به ۷۲ تقسیم کنید، آن‎گاه تقریبا می‌دانید که چند سال طول می‌کشد تا پولتان دوبرابر شود.

نرخ بهره ÷ ۷۲= تعداد سال‌های مورد نیاز برای دوبرابر شدن پول

به عنوان مثال، اگر ما از نرخ بهره متوسط بازار سهام، یعنی ۱۲ استفاده کنیم، آن‎گاه تقریبا شش سال طول می‌کشد تا هر مقدار پولی را که در نظر دارید، دو برابر کنید (۷۲ ÷ ۱۲ = ۶). اگر یک دلار سرمایه‌گذاری کنید، پس از شش سال دو دلار خواهید داشت. اگر ۱۰۰هزار دلار سرمایه‌گذاری کنید، ظرف مدت شش سال نزدیک به ۲۰۰هزار دلار سرمایه خواهید داشت (به طور دقیق ۱۹۷هزار دلار). عجیب‌تر از همه این‌ها این است که ۱۰۰هزار دلار شما در طول ۳۰ سال به ۳.۵ میلیون دلار تبدیل خواهد شد. چگونه ممکن است؟ دوازده درصد فقط به معنای ۱۲هزار دلار در هر سال است؛ بنابراین ظرف ۳۰ سال تنها باید ۳۶۰هزار دلار به علاوه ۱۰۰هزار دلار اولیه حاصل شود که به صورت کلی ۴۶۰هزار دلار می‌شود، اما در عوض شما ۳.۵ میلیون دارید. خب این یک نوع جادوست. جادوی سود مرکب!
به همین دلیل است که انیشتین اثر مرکب را هشتمین عجایب دنیا نامید، انگار که این موضوع قدرتی مرموز دارد. من می‌خواهم به شما نشان دهم تا چگونه از این قدرت مانند اهرمی استفاده کرده  تا زمان بیشتری برای خودتان ایجاد کنید. سه روش وجود دارد:


1.    اکنون کمی زمان ذخیره کنید تا بتوانید در آینده زمان بیشتری ایجاد کنید.این مثال اخیرا رخ داد. من  می‌خواستم از طرح «گلوبال انتری» استفاده کنم تا در زمان مسافرت‌های بین المللی بتوانیم به سرعت از صف گمرک و محافظت رد شوم و هر بار در زمان صرفه‌جویی کنم. آن‎ها در ابتدا از من خواستند تا فرم‌های زیاد و خسته کننده‌ای از اطلاعات شخصی را پر کنم. بعد، باید در زمان و مکانی نامناسب برای مصاحبه حاضر شوم.
خب من هیچ وقتی برای این کار نداشتم. سبک زندگی من، سبک پر مشغله‌ای‎ست و هیچ وقت این کار را جزو اولویت‌ها دسته‎بندی نمی‌کردم. دو سال به همین منوال گذشت. سپس، بعد از این که در صف‌های فوق‎العاده شلوغ گمرک منتظر ماندم، در نهایت تصمیم گرفتم که بس کنم و وارد فرآیند گلوبال‎انتری شوم. به طور کلی این فرآیند پنج ساعت از وقت مرا گرفت. می‌دانم که پنج ساعت زمان خیلی زیادی نیست، اما برای من زمان زیادی محسوب می‌شود.
ولی درس بزرگی که یاد گرفتم این است. در هر پرواز و به کمک این سرمایه‌گذاری پنج ساعته، حداقل ۱۵ دقیقه برایم در وقت صرفه جویی می‌شود. من هر سال حدودا صد بار پرواز میکنم. این بدان معناست که آن سرمایه‌گذاری پنج ساعته همه ساله برایم ۲۵ ساعت اضافی ایجاد می‌کند که من قبلا از آن بی‎بهره بودم. ۲۵ ساعت! بعد از پنج سال، سود این سرمایه‌گذاری به ۱۲۵ ساعت می‌رسد که ۱۵.۵ روز کاری است. این یعنی من می‌توانم دو هفته به مسافرت بروم در حالی که چیزی از کارایی و زمان کاری من کم نشده و تمام این‌ها به آن سرمایه‌گذاری ۵ ساعته مربوط می‌شوند. شما می‌توانید در بخش‌های خیلی زیادی مقدار کمی زمان سرمایه‌گذاری کنید و مطمئن باشید که زمان پس‎انداز شده‌تان مرکب خواهد شد و به زمانی تبدیل می‌شود که قبلا از آن بی‎بهره بودید. در موردش فکر کنید. این هفته چه سرمایه گذاری‌های زمانی‌ای می‌توانید انجام دهید که بعدها برایتان زمان مرکب ایجاد کند؟
شاید بتوانید با اتوماتیک سازی حساب بانکی‌تان از رفت و آمد مکرر به بانک جلوگیری و بدین شکل چند ساعت پس‎انداز کنید. شاید بتوانید میز کار و سیستم بایگانی را منظم کنید تا با سرعت بیشتری کارهای‎تان را انجام دهید. شاید بتوانید چمدانی کامل از  لباس‎ها، وسایل ضروری و… برای سفرها آماده کنید که دیگر وقت زیادی را قبل از هر سفر به بستن چمدان اختصاص ندهید. شاید بتوانید دفترچه راهنما یا فایل ویدیویی آموزشی برای کارکنان جدید تهیه کنید تا زمان فرآیند استخدام و آموزش اولیه به نصف کاهش پیدا کند؛ البته با این روش کارایی آن‎ها نیز افزایش پیدا می‌کند. به من اعتماد کنید. من می‌دانم که دست کشیدن از کارهای روزمره و مهمی که دارید و اختصاص زمان به انجام این کارها بی‎فایده به نظر می‌رسد؛ اما زمانی که این کارها را انجام دهید، اثر مرکب را فعال کرده‌اید تا شروع به تولید زمان و بهبود کارایی شما کند.


2.    روش دیگری برای تولید زمان کمک گرفتن و واگذاری کارهاست. شما پیش‌تر نیز این موضوع را شنیده‌اید اما اجازه دهید به شما کمک کنم تا چگونگی تولید زمان و پول توسط این شیوه را بهتر متوجه شوید.
فرض کنیم که هدف امسال شما کسب ۲۵۰هزار دلار درآمد سالانه است. این بدان معناست که هر ساعت شما ۱۲۵ دلار ارزش دارد.
درآمد هدف ÷ ۲۰۰۰ ساعت = نرخ ساعتی شما
اگر به بخشی از کارهایی که به طور روزانه انجام می‌دهید نگاهی بیندازید، می‌بینید که ارزش ساعتی ۱۲۵ دلاری ندارند. بیشتر زمان شما به بایگانی‎کردن، به‎روزرسانی نوشته‎های‎تان در شبکه‌های اجتماعی، پاکسازی ایمیل‌های غیرضروری، رفت و آمدهای کاری، تماس‌های تلفنی بی‎اهمیت، آماده‎سازی جلسات، یادداشت‎برداری، مرتب‎کردن رسیدها، آماده‎سازی گزارش هزینه، تمیزکردن دفتر کاری، تنظیم سفرها و به طور کلی چنین کارهایی صرف می‌شود. شما برای این که شخص دیگری این کارها را انجام دهد به او ساعتی ۱۲۵ دلار نمی‎دهید، اما این کارها برای شما دقیقا همین مقدار هزینه بر‌می‌دارد.
بیایید فرض کنیم که همه این کارها باید انجام شوند. این‎گونه می‌توانید زمان تولید کنید: اگر بتوانید شخصی را با حقوق ساعتی ۴۰ دلار استخدام کنید (که تقریبا دو برابر حقوق معمول است) تا همه این کارها را انجام دهد، می‌توانید به کاری بپردازید که برای‎تان ۱۲۵ دلار در هر ساعت ایجاد کند. به ازای هر ۱.۵ ساعتی که آن فرد به کار بپردازد، یک ساعت کاری کامل برای شما ایجاد می‌شود. اگر او ۱۵ ساعت در هفته کار کند، ۱۰ ساعت کاری خواهید داشت که قبلا از آن بی‎بهره بودید. این مقدار زمان به معنای ۵۲۰ ساعت در سال یا ۶۵ روز کاری خواهد بود.
بله، شما باید عملکرد شغلی خود را کاهش دهید و شخص دیگری را پیدا و استخدام کنید. این سپرده‌ای‎ست که می‌توانید در حساب اثر مرکب خود قرار دهید. اما زمانی که این کار را انجام دهید، آن سپرده به سرعت مرکب خواهد شد و مقدار خیلی زیادی زمان به شما هدیه می‌دهد که قبلا نداشتید.


 3.   آخرین راهی که می‌توانید از آن برای تولید زمان با استفاده از اثر مرکب استفاده کنید از طریق سیستم‌ها ایجاد می‌شود. ایجاد سیستم‌های درست می‌تواند در نهایت به آزادی زمانی شما بینجامد. مالکانکسب‌و‌کار بی‎شماری در مورد عدم وجود کنترل یا آزادی شکایت دارند و ارزش سیستم‌های درست طراحی شده را دست کم می‌گیرند.
حتی اگر شما مالککسب‌و‌کار یا مدیرعامل نباشید، باز هم مدیرعامل زندگی خود، به ویژه زندگی کاری خود هستید. بنابراین من برای توضیح این مورد خاص از کتاب افسانه کارآفرینی نوشته مایکل گربر استفاده می‌کنم.
سه مجموعه مهارت برای راه اندازی یککسب‌و‌کار وجود دارند: مهارت‌های تکنیکی، مدیریتی و کارآفرینی. مهارت‌های تکنیکی به نتیجه، مدیریتی به سفارش و سیستم‌ها و کارآفرینی به نگرش و مدیریت می‌پردازند.
همه ما در ابتدا با مهارت‌های تکنیکی آغاز می‎کنیم. اما همانطور که گربر می‌گوید، اگر نتوانیم مهارت‌های کارآفرینانه‎مان را ارتقا دهیم و مدیر و متخصص مناسبی برایکسب‌و‌کار استخدام نکنیم، شکست خواهیم خورد. بنابراینکسب‌و‌کارمی‌تواند بدون مهارت مدیریتی و تکنیکی فرد کارآفرین به شکل کارآمدی در گردش باشد.
ما در زمان شروع ۱۰ درصد کارآفرین، ۲۰ درصد مدیر و ۷۰ درصد تکنیسین/متخصص هستیم. اگر شما بیاموزید که چگونه کارمند استخدام و کارها را به آن‎ها محول کنید و کمی سیستم بسازید، می‌توانید این درصد‌ها را به طور مساوی به ۳۳ برسانید. شاید بتوانید در این سطح هم به موفقیت نسبی برسید، اما خودتان را خسته می‌کنید، استرس می‌گیرید و نسبت به شکست آسیب‎پذیر می‌شوید. بیشتر افراد نسبتا موفق این‎گونه عمل و زندگی می‌کنند. برای آن که واقعا موفق شوید، باید درصدهای اختصاص یافته‌تان به شکل زیر باشد: ۷۰ درصد کارآفرین، ۲۰ درصد مدیر و ۱۰ درصد متخصص. کسانی که واقعا درکسب‌و‌کارشان موفق هستند دریافته‌اند که چگونه می‌توانند تقریبا فقط در نقش کارآفرینی ظاهر شوند و هیچ زمانی را به مدیریت یا تولید نتایج کارآمد اختصاص ندهند. برانسون بیش از ۴۰۰ شرکت دارد که ۱۰۰ درصد بدون او عمل می‌کنند.
شما می‌توانید با این کار زمان بیشتری ایجاد کنید. در حالی که احتمالا با نقش متخصص شروع به کار کرده‌اید و به تامین بخش اعظمی از نتایج کارآمد پرداخته‎اید، باید به سرعت وارد نقش مدیریتی خود شوید. باید همه چیز را سیستماتیک کنید. هر ساعتی را که به ایجاد یک سیستم بگذرانید، ساعات بی‎شماری به دست می‌آورید که قبلا نداشتید.
این‎طور تخمین زده شده که شما و افراد تیم‎تان حداقل ۴۰ درصد از زمان کاری را به کارهای تکراری می‌گذرانید. اگر بتوانید سیستمی ایجاد کنید این‎گونه کارها را انجام دهد، خواهید توانست دخالت مستقیم را حذف کنید یا حداقل به نصف کاهش دهید. تقریبا تمام کارهایی که انجام می‌دهید را می‌توانید به یک سیستم تبدیل کنید. هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، زمان بیشتری به دست می‌آورید.

منبع
امتیاز دهید :
به اشتراک بگذارید :

نظر دهید

گزارش