نخبگان کارآفرین
نخبگان کارآفرین

۱۰ درس موفقیت از ناپلئون هیل دارا و ندار‌ برای کارآفرینان

تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۵/۱۴

ناپلیون هیل نویسنده‌ای آمریکایی در حوزه‌ی جنبش فکری نوین و یکی از نخستین نویسندگان در ژانرِ مدرن ادبیاتِ موفقیت شخصی است. ناپلئون هیل به شکلی گسترده به عنوان یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان در حوزه‌ی موفقیت به شمار می‌رود. اثر مشهور وی، به نام ‌”‌بیندیشید و ثروتمند شوید‌”‌ (۱۹۳۷)، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های تمام تاریخ است (از زمان مرگ ناپلئون هیل در ۱۹۷۰، ۲۰ میلیون نسخه از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، به فروش رفته است)

آثار ناپلئون هیل قدرت باورهای شخصی و نقش‌شان را در رسیدن به موفقیت‌های شخصی مورد ارزیابی قرار می‌دهند. ناپلئون هیل مشاور دو رئیس‌جمهور ایالات متحده، توماس وودرو ویلسونفرانکلین روزولت بود. وی جمله‌ای مشهور دارد که هر کارآفرین می‌تواند آن را سرلوحه‌ی کار خود قرار دهد: “هر آن‌چه ذهن انسان بتواند تصور کند و باور داشته باشد، محقق می‌شود.‌”‌‌

در ادامه، به ۱۰ درس موفقیت از ناپلئون هیل – “‌دارا و ندار‌”‌ برای کارآفرینان اشاره می‌کنیم.

۱. با تمام وجود به سمت هدف پیش بروید و تا لحظه‌ای که به آن نرسیده‌اید، از تلاش دست نکشید

توماس ادیسون ۱۰۰۰۰ بار در مسیر اختراع چراغ برق شکست خورد. والت دیزنی بارها اعلام ورشکستی کرد و دیگران وی را فاقد قدرت تخیل می‌دانستند. یکی از شبکه‌های تلویزیونی به اپرا گفته بود اگر می‌خواهد وضع‌اش بهتر شود باید نام‌اش را عوض کند. به ندرت اتفاق می‌افتد شخصی پیش از رسیدن به موفقیت‌های بزرگ دچار شکست‌های بد و بزرگ نشده باشد.

با آگاهی از این مسئله، دو گزینه پیش روی‌تان قرار می‌گیرد، از ریسک حذر کنید و جوری زندگی کنید که آب در دل‌تان تکان نخورد، یا با تمام وجود، و با پیش‌بینی بروز شکست‌های متوالی و متعدد به دنبال هدف‌تان بروید. همواره، تا لحظه‌ای که به هدف نرسیدید دست از تلاش بر ندارید و به راه خود ادامه دهید. ناپلئون هیل می‌گوید: “‌انسان هرگز درمانده و ناامید نمی‌شود، مگر این‌که در ذهن‌اش تسلیم شود.‌”‌

۲. پیش از تلاش برای تسلط بر دیگران، حتما باید بر خودتان مسلط شوید

آیا به عنوان رهبر، تمایل دارید وظایفی را که به دیگران محول می‌کنید، به انجام برسانید؟ آیا می‌خواهید دیگران فارغ از اعمال شخصی و ویژگی‌های شخصیتی‌تان به عنوان رهبر، به خاطر جایگاه رهبری‌تان به شما احترام بگذارند؟ هیچ چیز بدتر از این نیست که رهبری نابالغ و نابلد بر مسند قدرت بنشیند. این شخص می‌تواند سازمانی را به دردسر بیندازد، با ایجاد جوی پر از اضطراب و استرس فضای کاری سمی به وجود بیاورد، و باعث می‌شود کارکنان به دنبال فرصت‌های شغلی دیگر بگردند. مشهور است که می‌گویند آدم‌ها شغل بد را کنار نمی‌گذارند، بلکه رئیس بد را کنار می‌گذارند.

۳. از افراد موفق تقلید کنید

شماری از آدم‌ها هستند که از افراد ثروتمند و بسیار موفق بدشان می‌آید. این مسئله جای تاسف دارد زیرا در این صورت باید بین خودتان و افراد موفق خط بکشید و آن‌ها را دشمن و غیرخودی بشناسید. با مطالعه‌ی فهرست ۴۰۰ نفره‌ی فوریز در خواهید یافت بسیاری از میلیاردرهای خودساخته بر تعداد زیادی از موانع غیرقابل عبور در زندگی فائق آمده‌اند و اکنون از ثمره‌ی کار و تلاش‌های سخت‌شان لذت می‌برند.

اصول استاندارد و جهانی موفقیت برای هر شغل و حرفه‌ای کارساز و موثر هستند. با مطالعه‌ی اصول موفقیت در خواهید یافت بسیاری از موفق‌ترین آدم‌ها نیز برای رسیدن به آمال و آرزوهای‌شان دقیقا از همین اصول استفاده کرده‌اند. این اصول را در زندگی‌تان اعمال کنید و تاثیرات آشکار آن‌ها را با روش‌هایی جدید و هیجان‌انگیز مشاهده نمایید.

۴. بیش از اندازه‌ انرژی‌تان را صرف موضوعات بی‌فایده نکنید

در هر سازمان، آدم‌هایی هستند که فکر می‌کنند این دین و وظیفه بر گردن آن‌ها است که با هر مشکلی در سازمان باید دست و پنجه نرم کنند و هیچ‌گاه فکر نمی‌کنند آیا نتایج این کارها مستقیما بر آن‌ها تاثیرگذار است یا خیر. صرف انرژی در مورد موضوعات بی‌فایده، و شرایط و مقتضیاتی که خارج از کنترل شما قرار دارند، کاری است غیرعاقلانه.

هم‌چنین با این کار استرس و اضطرابی را بر خورد روا می‌دارید که حقیقتا غیرضروری و قابل پیشگیری است. چنان‌چه انرژی که صرف شرایط نامطلوب می‌کنید بتواند نتایج را تغییر دهد و اگر این تغییرات منطبق بر داده‌های واقعی باشند، می‌توان گفت این تلاش ارزشمند بوده است. با وجود این، تمام این اطلاعات باید آن چنان حرفه‌ای ارائه شوند که به راحتی قابل درک باشند.

۵. در زندگی‌تان هدف ایجاد کنید

شاید شغل، هدف اصلی‌تان در زندگی نباشد؛ بلکه وسیله‌ای باشد برای پرداخت هزینه‌های زندگی، ولی قطعا دلیل اصلی زندگی‌تان نیست. بسیاری از آدم‌ها همواره گرفتار چرخه‌ی ۸ ساعته‌ی کار روزانه هستند و بینش‌شان را درباره‌ی رویاهای شخصی‌ از دست داده‌اند.

بر اساس آخرین نظرسنجی موسسه‌ی گالوپ، ۸۷ درصد از آدم‌های سراسر جهان شغل‌های‌شان را دوست ندارند. اگر شما نیز جزء همین دسته‌اید، علی‌رغم آن‌که ممکن است از نظر جایگاه، ثروت، و اموال شخصی موفق به نظر برسید، قطعا موفقیت حقیقی را که همان تلاش برای رسیدن به هدف زندگی‌تان است، به دست نیاورده‌اید. تعیین هدف نقطه‌ی آغاز رسیدن به دستاوردهای ارزشمند است. سعی کنید فقط هنگام تصمیم‌گیری برای تعیین اهداف شخصی‌تان در زندگی و پیگیری آن‌ اهداف تمام انرژی‌تان را متمرکز کنید.

۶. به گونه‌ای با آدم‌ها رفتار کنید، گویی دو پله از جایگاه فعلی‌شان بالاتر هستند

رهبرانی هستند که برای وادار کردن کارکنان به حرکت به سوی جلو دائما سرشان داد می‌زنند. نه تنها این کار بی‌احترامی به کارکنان محسوب می‌شود، بلکه در نهایت انگیزه و عزت‌نفس‌شان را تباه می‌کند، و هم‌چنین خودِ رهبران را نیز دچار خستگی می‌نماید. داد زدن سر کارکنان حقیقتا تنها راه ترغیب‌شان به انجام فرامین‌تان نیست، و باید برای انگیزاندن‌شان راه‌هایی دیگر کشف کنید.

آیا در عوض تحقیر و رفتار با آن‌ها مانند افراد فرومایه، برای رشد و درس گرفتن از اشتباهات‌شان فضایی در اختیارشان گذاشته‌اید؟ رفتار با آن‌ها مانند افراد فرومایه بیش از پیش آن‌ها را ناامید می‌کند، زیرا باعث می‌شود آن‌ها نیز خود را فرومایه بپندارند. اگر روش‌تان را تغییر دهید و با آن‌ّها گفتگو کنید و حقیقتا با آن‌ها مانند کارکنان ایده‌آل‌تان رفتار کنید، به نتایجی مثبت خواهید رسید.

۷. همیشه به دنبال فتح قله‌ی بعدی باشید

آدم‌های موفق همیشه به دنبال قله‌ای دیگر می‌گردند که آن را نیز فتح کنند و برای بهانه‌جویی و صحبت کردن راجع به دیگران به ندرت وقت پیدا می‌کنند. آن‌ها آن‌چنان مشغول حرکت در مسیر پیش روی‌شان هستند که به عقب نگاه نمی‌اندازند و برای صحبت کردن راجع به دیگران و عیب‌جویی از آن‌ها تلاش نمی‌کنند.

هم‌چنین آدم‌های موفق می‌دادند دمیدن انرژی منفی به هر شرایط و هر فضایی، باعث ایجاد انرژی و فضای منفی در زندگی همه‌ی افراد موجود خواهد شد، بنابراین آن‌ها همیشه فقط به مسائل مثبت تمرکز می‌کنند. اگر همیشه در طلب رسیدن به مراحل بعدی هستید، و دلیل برخورد با این همه مقاومت و/یا موانع پیش روی‌تان را نمی‌دانید، نحوه‌ی رفتارتان را با دیگران ارزیابی کنید و ببینید آیا در موردشان قضاوت یا صحبت‌های بی‌مورد می‌کنید یا خیر.

۸. پیش از به زبان آوردن یک مطلب، دو بار در موردش فکر کنید

این نه تنها جمله‌ای کلیشه‌ای نیست، بلکه مهارتی است که به تمرین‌های مرتب نیاز دارد. بسیاری از آدم‌ها فقط به دلیل حرف‌هایی که از دهان‌شان خارج شده‌، جایگاه و اعتبارشان را دست داده‌اند. هم‌چنین، برخی آدم‌ها فکر می‌کنند با پر حرفی با دیگران و تنها با صحبت کردن در مورد خود و دستاوردهای‌شان می‌توانند آن‌ها را مجذوب خود کنند. در حقیقت این کار نتیجه‌ی معکوس خواهد داشت.

دیل کارنگی در کتاب‌اش تحت عنوان ‌آیین دوست‌یابی‌“‌، در مورد این‌که چگونه به آسانی می‌توان آدم‌ها را فقط با گوش دادن به حرف‌های‌شان و اهمیت دادن به مسائل مورد اهمیت‌شان تحت تسلط خود درآورد، بینشی گسترده در اختیار مخاطبان قرار داده است.

۹. همیشه به دنبال بر عهده گرفتن کامل مسئولیت‌ها باشید

رهبران موفق باید همیشه مسئولیت اشتباهات و کاستی‌های پیروان‌شان را بر عهده بگیرند. رهبری که سعی کند مسئولیت‌های‌اش را گردن دیگری بیندازد، رهبر نیست. چنان‌چه یکی از پیروان‌اش مرتکب اشتباه شود و از خود بی‌کفایتی نشان دهد، وی باید به گونه‌ای رفتار کند که گویی خودش مرتکب این اشتباهات شده است.

۱۰. از آن‌هایی مشورت بخواهید که پیش‌تر به نتایج دلخواه‌تان دست یافته‌اند

وقتی به دنبال رسیدن به مرحله‌ی بعد یا دست یافتن به هدفی جدید هستید، باید افرادی را که از آن‌ها نصیحت و مشورت می‌خواهید به دقت بررسی کنید. آیا به اعضای خانواده یا دوستان‌تان اجازه می‌دهید بذرهای ترس و شکست را در دل‌تان بکارند؟ آیا همکارانی منفی‌باف دارید که تمام دلایل ناتوانی‌ در رسیدن به اهداف‌تان را یک به یک مقابل‌تان ردیف می‌کنند؟ وقتی از شخصی نظر می‌خواهید، یعنی سبک زندگی‌اش را می‌خواهید. اگر به دنبال خریدمرسدس بنز اس‌۵۵۰ هستید، آیا با شخصی مشورت می‌کنید که داج نئون داشته باشد؟ همین قاعده نیز در مورد اهداف‌تان صادق است. از آن‌هایی مشورت بخواهید که پیش‌تر به همان نتایج دلخواه‌تان دست یافته‌اند.