در هر مقطعی از زندگی، ممکن است احساس کنید در یک چرخهی تکراری گرفتار شدهاید. پیشرفت در هر زمینهای، هرچند کوچک، باعث میشود احساس تندرستی و اشتیاق به زندگی داشته باشید. با تعیین اهداف مشخص و تلاش برای رسیدن به آنها، میتوانید در هر بُعد از زندگی که بخواهید، پیشرفت کنید.
قدم اول: مسیر پیشرفتتان را مشخص کنید.
برای پیشرفت در زندگی مسیر پیشرفتتان را مشخص کنید.
۱. مسئولیت کارهایتان را بر عهده بگیرید.
توانایی شما برای پیشرفت در زندگی، بیشتر وقتها مستقیما با تمایل شما برای بر عهده گرفتن مسئولیت اعمالتان مرتبط است. دربارهی ابعاد مختلف زندگی شخصی و حرفهایتان فکر کنید تا تغییراتی را که به پیشرفت شما در زندگی کمک میکنند بیابید.
برای مثال، اگر نمرات پایین یا روش اشتباهی که در پیش گرفتهاید، شما را از رسیدن به دانشگاه یا شغل مورد علاقهتان بازمیدارد، مسئولیتهایتان را بپذیرید و اهداف جدیدی برای خود تعیین کنید.
۲. دلایل ترس و عدم ناامنیتان را بیابید
احساس عدم ناامنی میتواند مانع پیشرفت شما شود. مشخص کنید چه عواملی اعتمادبهنفستان را کاهش میدهد؛ با این کار میتوانید مسیری برای پیشرفت بیابید.دلایل اضطرابتان را یادداشت کنید: ببینید کدام عوامل را میتوانید تغییر بدهید تا در روند پیشرفتتان قدم بزرگی بردارید. به عنوان مثال، اگر به اندازهی آن دسته از همکارانتان که در حال ترقی هستند تحصیلات ندارید، همین را بنویسید. این مسئله ممکن است اعتمادبهنفستان را پایین آورده باشد و روی عملکرد شما در محیط کار تأثیر گذاشته باشد. با پذیرفتن آن میتوانید برای ادامه تحصیل برنامهریزی کنید، یا به شیوهای دیگر تواناییهایتان را در محل کار نشان بدهید.
با یک دوست، همکار، یا مشاور دربارهی کمبود اعتمادبهنفستان و دلایل آن صحبت کنید؛ دربارهی اینکه چگونه میتوانید اعتمادبهنفستان را افزایش بدهید، گفتوگو کنید. با تمرکز روی کاری که در آن مهارت دارید یا هر چیزی که به شما اعتمادبهنفس میدهد، کمبود اعتمادبهنفستان را جبران کنید؛ برای مثال، اگر صحبت کردن در جمع برایتان سخت است، به خودتان بگویید در عوض نویسندهی خوبی هستید.
۳. اهدافتان را دقیقا مشخص کنید.
برای پیشرفت در زندگی اهدافتان را دقیقا مشخص کنید
قبل از اینکه تغییرات لازم را برای پیشرفت اعمال کنید، باید هدفگذاری کنید. با مشخص کردن اهداف کوتاهمدت، میاندوره و بلندمدت، به سادگی میتوانید به خودتان یاداوری کنید برای رسیدن به چه چیزی تلاش میکنید.
اهدافتان را «هوشمند» (SMART) انتخاب کنید؛ ه= هدف مشخص/ و= واقعگرا/ ش= شمارشپذیر و قابلاندازهگیری/ م= محدودهی زمانی مشخص/ ن= نویدبخش و خاص/ د= دستیافتنی. برای مثال، تصور کنید میخواهید برای شرکت در مسابقهی ماراتن، مسافت معینی را در مدت زمان کوتاهتری بپیمایید. هدف شما باید به این صورت باشد: «میخواهم در ۶ ماه آینده، مسافت فعلی را ۱۰ دقیقه زودتر طی کنم. بنابراین ۲ تمرین سرعتی به برنامهی هفتگیام اضافه میکنم، دویدن در تپهها را هم به یکی دیگر از تمریناتم اضافه میکنم.»
اهدافتان را روی کاغذ بنویسید؛ دیدن آنها انگیزهی شما را افزایش میدهد. برای مثال میتوانید بنویسید: «هدف کوتاهمدت من این است که در محل کار ابتکار بیشتری داشته باشم. هدف میاندورهی من این است که دورهی کارشناسی ارشدم را به پایان برسانم و با آن در شغل فعلیام ترفیع بگیرم، یا برای یافتن شغل جدیدی اقدام کنم. هدف بلندمدت من این است که مدیریت گروهم را در محل کار بر عهده بگیرم.» در صورت نیاز اهدافتان را بهروز کنید؛ هر چند ماه یک بار اهدافتان را ارزیابی کنید و محک بزنید، تا مطمئن شوید هنوز هم دستیافتنی هستند.
۴. توقعات واقعبینانه داشته باشید
توقعات دستیافتنی داشته باشید، تا آسانتر در زندگی پیشرفت کنید. این کار به شما برای ایجاد تغییرات مثبت، اعتمادبهنفس بیشتری میدهد.
اهدافتان را با صحبت کردن با فردی دیگر، یا تحقیق کردن روی جوانب مختلف زندگیتان و جنبهای که میخواهید در آن پیشرفت کنید، با واقعیت تطبیق بدهید.
برای مثال، اگر تماموقت کار میکنید و میخواهید کارشناسی ارشد بگیرید، بعید است بتوانید بدون اینکه از کارتان استعفا بدهید، تحصیلاتتان را بهموقع تمام کنید. اگر از شرایط ادامه تحصیل در دورههای چند ساله مطلع شوید، آسانتر میتوانید به برنامهتان برسید. همچنین شاید به نفعتان باشد که برنامهتان را با مسئولین شرکت در میان بگذارید، با این کار به آنها نشان میدهید برای پیشرفت و بهبود تواناییهایتان اشتیاق دارید، شاید بتوانید از همین راه ترفیع بگیرید، یا مسئولیتهای بهتری به شما واگذار شود.
اگر اهداف دستیافتنی داشته باشید، از اضطرابی که مانع پیشرفتتان میشود پیشگیری میکنید. برای اینکه اهدافتان تحت کنترل باشند، با مافوق، دوست، یا اعضای خانوادهتان صحبت کنید.
۵. به موفقیتتان ایمان داشته باشید
بیشتر افرادی که مستعد پیشرفت هستند، دو ویژگی مهم دارند: ۱. اعتمادبهنفس دارند، ۲. به تواناییشان برای رسیدن به موفقیت ایمان دارند. تقویت اعتمادبهنفستان، شما را در مسیر پیشرفت قرار میدهد. هر روز جملات تأکیدی مثبت به خودتان بگویید. برای مثال، میتوانید بگویید: «میروم که همهی کارهایم را انجام بدهم و از کلاسم لذت ببرم تا در نهایت، دورهی MBA را با موفقیت به پایان برسانم.» اطرافتان را با افرادی پر کنید که به موفقیت شما ایمان دارند و فعالانه از پیشرفتتان حمایت میکنند. اعتمادبهنفس از روشهای مختلفی به دست میآید، مثلا تحصیلات کافی، یا روابط شخصی و حرفهای مناسب، به شما اعتمادبهنفس میدهند.لازم است بدانید ناامیدی و شکست بخشهای مهمی از پیشرفت هستند. حتی آدم بسیار موفقی مانند استیو جابز نیز، در مسیر موفقیتش شکست را تجربه کرد.
قدم دوم: تغییرات مثبت ایجاد کنید
برای پیشرفت در زندگی تغییرات مثبت ایجاد کنید.
۱. فراموش نکنید شما منحصربهفرد هستید
هر کس نقاط قوت و ضعف منحصر به خودش را دارد. اینکه بدانید منحصربهفرد هستید و میتوانید در بسیاری از زمینهها مهارت کسب کنید، اعتمادبهنفستان را افزایش میدهد و به پیشرفتتان کمک میکند. روی خودتان تمرکز کنید و تواناییهایتان را گسترش بدهید. این کار باعث میشود کمتر وسوسه شوید خودتان را با دیگران مقایسه کنید. به خودتان یادآوری کنید هیچ فرد دیگری مانند شما وجود ندارد و هیچ فرد دیگری تجربههایی را که شما در اختیار دارید، ندارد. روی مهارت مثبت اندیشی خود کار کنید.
۲. روی نقاط قوتتان تمرکز کنید
نقاط قوتتان را بنویسید و آنها را به شیوهای که دوست دارید اولویتبندی کنید. این کار مانع رشد افکار منفی میشود، اعتمادبهنفستان را تقویت میکند و پیشرفتتان را افزایش میدهد. با نوشتن نقاط قوت چشمگیرتان، به خودتان یادآوری کنید که تواناییهای فراوانی دارید. فراموش نکنید که نقاط قوتتان میتوانند هم جنبهی عملی باشند، هم جنبهی احساسی؛ از مهارتهای فروش گرفته، تا حمایتهای عاطفی از دوستان و همکاران.
برای مثال، میتوانید بنویسید: «من ایدههای خارقالعادهای برای کمپینهای بازاریابی دارم که به تیممان کمک میکند. باید روی کاغذ تمرین کنم تا بتوانم آنها را به شیوهی تأثیرگذاری بیان کنم، کار کردن با «رها» مهارتهایم را پرورش میدهد. ما خوب با هم کار میکنیم و یک تیم عالی هستیم.»
۳. با چالشهایی که در مسیرتان قرار میگیرند مواجه شوید
به همان اندازه که تمرکز روی نقاط قوتتان مهم است، تقویت مهارتهایتان هم اهمیت دارد. معمولا نقاط قوت ما، کارهایی هستند که به راحتی انجام میدهیم. وقتی نمیتوانیم کاری را به راحتی انجام بدهیم، یعنی باید روی خودمان کار کنیم؛ این دسته از کارها باعث میشوند احساس ضعف کنیم. همینها موانع شما هستند، پس تلاش برای بهبود مهارتهایتان به شما کمک میکند در هر بُعد از زندگی که دوست دارید، پیشرفت مؤثرتری داشته باشید.
از هر فرصتی برای آموختن و کسب مهارت استفاده کنید. آموختههایتان به پیشرفت شما در هر بخش از زندگی که بخواهید کمک میکنند. گسترش مهارتهایتان به شما کمک میکند سریعتر پیشرفت کنید؛ چه آن مهارت مرتبط با شغلتان باشد، چه جنبهی تفریحی داشته باشد مانند کوهنوردی.
برای مثال، اگر لازم است مهارتهای نوشتن یا سخنرانیتان را پرورش بدهید، در آموزشگاهی نزدیک محل سکونتتان، یا در کلاسهای آنلاین ثبتنام کنید. این کار به شما کمک میکند مهارتهایتان را پرورش بدهید، شما را دلگرم میکند و نتایج مثبت فراوانی به همراه دارد.
۴. انگیزهی تلاش داشته باشید
برای پیشرفت در زندگی، باید کاری را که انجام میدهید دوست داشته باشید. داشتن یا پرورش دادن انگیزه در زندگی شخصی یا حرفهایتان، به شما کمک میکند موفق باشید و پیشرفت کنید. اگر کاری را که انجام میدهید دوست نداشته باشید، کمتر میتوانید برای پیشرفتتان ابتکار به خرج بدهید. بیاموزید چگونه میان جوانب مثبت و منفی تعادل ایجاد کنید، تا سریعتر پیشرفت کنید.
برای مثال، شاید از نوشتن گزارشهای هفتگی خوشتان نمیآید، اما از تحقیق کردن لذت میبرید. برای ایجاد تعادل، کارتان را به این صورت تقسیمبندی کنید: در طول هفته بخشهایی را از گزارش هفتگی بنویسید و هرگاه از نوشتن خسته شدید تحقیق کنید.
۵. ریسکهای حسابشده را بپذیرید.
برای پیشرفت در زندگی ریسکهای حساب شده را بپذیرید.گاهی تغییراتی که مسیر پیشرفت شما را هموار میکنند، ریسکهایی همراه دارند. پذیرفتن ریسکهای حسابشده، سرعت پیشرفت شما را افزایش میدهد. ریسک کردن منافع بسیاری برایتان به دنبال دارد، اما ساکن ماندن منفعت زیادی ندارد. هرگاه با ریسکی مواجه شدید، عبارت «نگاه کن، فکر کن، حرکت کن» را سرلوحهی کارتان قرار بدهید. توجه به این عبارت، شما را از تصمیمگیری بدون فکر، که بسیار آسیبرسان است، باز میدارد. میزان ریسک هر فرصت تازهای را بررسی و با دیگر موقعیتهای موجود مقایسه کنید. مشخص کنید چه چیزهایی را میتوانید در این راه از دست بدهید و در همان محدوده عمل کنید. برای هر ریسکی با جزئیات برنامهریزی کنید. رویدادهای احتمالی را نیز در نظر بگیرید و برای آنها هم برنامهای بنویسید.
۶. از اهداف خود حمایت کنید
اطرافتان را با کسانی که از شما حمایت میکنند پر کنید تا اعتمادبهنفستان افزایش یابد. این افراد شما را به سوی پیشرفت سوق میدهند و نگرشهای منفی شما را از میان برمیدارند.از یکی از مافوقهایتان در محل کار، عضوی از خانواده، یا یک دوست، بخواهید شما را راهنمایی کند. آنها میتوانند به شما کمک کنند شکستها را پشت سر بگذارید، اعتمادبهنفستان را تقویت کنید و اهدافتان را گسترش بدهید. کمک گرفتن از مشاور نیز، روش مفیدی برای پشت سر گذاشتن عواملی است که مانع پیشرفتتان هستند. هر گاه با حامیانتان دربارهی اهدافتان صحبت میکنید، یادداشت بردارید. تهیهی فهرستی از نکات مهم، مانند نقاط قوت، نقاط ضعف و نحوهی بهبود آنها، باعث میشود بیشتر روی گفتوگو تمرکز کنید.
۷. پیشرفت را متوقف نکنید.
بیشتر افراد در مسیر پیشرفتشان عقبنشینی میکنند. اگر در مسیر رسیدن به اهدافتان متوقف نشوید، بسیار آسانتر به پیشرفتی که میخواهید دست مییابید. برای مثال، اگر برای شغل جدیدی اقدام کردید و پذیرفته نشدید، دنبال موقعیتهای دیگر باشید و در عین حال، وظایف فعلیتان را به خوبی انجام بدهید. یا اگر در مسابقهی دوی قبلی به هدف نرسیدید، تمرینات و مهارتهایتان را افزایش بدهید، تا در مسابقهی بعدی به هدف برسید. شواهد قابلتوجهی نشان میدهد که نگرش مثبت، پیشرفت در زندگی را افزایش میدهد. ماندن در مسیر پیشرفت، به شما اعتمادبهنفس میدهد و موفقیت را به دنبال دارد.
قدم سوم: مثبتاندیش باشید.
برای پیشرفت در زندگی مثبتاندیش باشید.
۱. نگرشتان را نسبت به مسائل منفی تغییر بدهید.
بدبینی، توانایی شما را برای پیشرفت از پایه ویران میکند. اگر از زاویهی دیگری نگاه کنید، میتوانید شرایط منفی را به شرایط مثبت تبدیل کنید؛ با این کار میتوانید تغییرات مثبتی را که به پیشرفت منتهی میشوند، آغاز کنید.
اگر صدایی در ذهنتان همواره شما را سرزنش میکند و افکار و احساساتی منفی پیش میکشد، سعی کنید با دیدگاهی متفاوت به آن صدا پاسخ بدهید. به جای اینکه فکر کنید: «این پروژه خیلی بزرگ است، فراتر از تواناییهای من است. هیچوقت نمیتوانم به موقع تمامش کنم.» به عنوان یک چالش مثبت به آن نگاه کنید: «اگر پروژه را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنم و در هر زمان یک قدم بردارم، میتوانم از عهدهی آن بر بیایم. فقط باید تمرکز کنم و واقعا دست به کار شوم.»
از نتایج منفی درس بگیرید. صحبت کردن با خانواده، دوستان و مافوقهایتان، به شما کمک میکند به شیوهای سازنده نتایج منفی را پردازش کنید و سپس پیشنهاداتی را که برای پیشرفت شما ارائه میشوند، پیاده کنید. برای مثال، تصور کنید رئیستان از شما میخواهد پروژهای را که خیلی برایش وقت گذاشتهاید، دوباره انجام بدهید. به جای اینکه ناراحت شوید و زانوی غم بغل بگیرید، از رئیستان وقت ملاقات بخواهید و دربارهی اینکه چه اشتباهی مرتکب شدهاید و چگونه میتوانید عملکرد بهتری داشته باشید، با او صحبت کنید.
۲. میان «انتقاد» و «منفیبافی» فرق بگذارید.
کسی که انتقاد سازنده ارائه میدهد، با کسی که روی زندگی شما تأثیر منفی میگذارد، تفاوت قابل توجهی دارد. دانستن تفاوت میان انتقاد و منفیبافی، باعث میشود به شیوهی مؤثرتری اثرات منفی را که مانع پیشرفتتان هستند، کنار بگذارید. انتقاد، از طریقی به شما کمک میکند از آن برای پیشرفت در زندگی استفاده کنید. مثلا اگر استادتان بگوید: «باید با دقت بیشتری مطالعه کنی»، گفتهی او انتقادی است که موجب پیشرفت شما میشود، میتوانید از این انتقاد برای رسیدن به موفقیت استفاده کنید.
منفیبافی، در بیشتر مواقع ناشی از بدبینی یا ناخوشنودی است، که مطالعات نشان داده است میتواند شما و تواناییهایتان را پایین بکشد. برای مثال، شاید دوست یا همکاری داشته باشید که عقیده دارد هیچ کاری به نتیجهی مطلوب نمیرسد، یا مدام از زندگی شکایت میکند. هرچه کمتر خودتان را در معرض اینگونه منفیبافیها قرار بدهید، راحتتر میتوانید مثبت بمانید و پیشرفت کنید.
۳. مثبت باشید
برای پیشرفت در زندگی مثبت باشیدنگرش و رفتارتان، تأثیر قابل توجهی روی چشماندازتان دارد. در رابطه با خود و دیگران مثبت باشید، تا اعتمادبهنفس و پیشرفت در زندگیتان افزایش بیابد.در هر موقعیتی، جوانب مثبت را جستوجو کنید. این کار کمک میکند طرز فکرتان را تغییر بدهید و در زندگی پیشرفت مؤثرتری داشته باشید.رفتارهای مثبت، به میزان قابل توجهی اعتمادبهنفس شما را تقویت میکنند. واژههای مثبت را آگاهانه استفاده کنید. برای مثال، هر روز صبح هنگامی که بیدار میشوید، عبارات تأکیدی مثبت تکرار کنید. به خودتان بگویید: «من به سختی تلاش میکنم، پس میتوانم از عهدهی هر آنچه امروز با آن مواجه میشوم بر بیایم.»
با مراقبت از خودتان، تواناییتان را برای ایجاد تغییرات مثبت به میزان قابل توجهی افزایش میدهید. ورزش کنید، غذاهای سالم بخورید، استراحت منظم و کافی داشته باشید، تا استرسی را که مانع پیشرفتتان میشود، کاهش بدهید.
۴. سعی کنید کمالگرا نباشید.
کمالگرایی یعنی تمایلی افراطی برای رسیدن به کمال و ایراد گرفتن از هر کاری که فرد انجام میدهد. این تمایلات معمولا معیارهایی سودمند یا واقعبینانه نیستند. ایرادات ذکر شده نیز بیش از اندازه منتقدانه هستند و بیشتر اوقات از نظر دیگران ایراد محسوب نمیشوند. در پیش گرفتن چنین افکار و رفتارهای مخربی، پیشرفتی را که فرد میتواند در زندگی داشته باشد مختل میکند.
همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید؛ اما اجازه ندهید خیال فریبندهی کمالگرایی، شما را از تلاش کردن یا اتمام کارهایتان بازدارد. برای مثال، اگر تنها یک سال است که تمرینات یوگا را آغاز کردهاید، شاید نتوانید بدون نقص بالانس بزنید. اما ادامه دادن تمرینات، هرچند ناقص، موجب بهبود مهارتتان میشود. اینکه همیشه توقع بهترینها را داشته باشید، تأثیری جدی و منفی روی روابط کاری و حرفهایتان خواهد گذاشت.
۵. به خودتان استراحت بدهید.
برای پیشرفت در زندگی به خودتان استراحت بدهید.همیشه در طول روز فرصتی برای استراحت کافی در نظر بگیرید. استراحت شما را سر حال میآورد، از فرسودگیتان پیشگیری میکند و به شما انرژی بیشتری برای پیشرفت میدهد. در طول روز تفریحات کوتاه داشته باشید تا ذهن و بدنتان آرام شود و نیرو بگیرد. برای تعطیلات سالانه و تفریحتان برنامهریزی کنید، تا تجدید قوا کنید و تقویت شوید. با این کار میتوانید استرستان را کاهش و پیشرفتتان را افزایش بدهید. ۱۰ دقیقه پیادهروی یا دویدن آهسته، فشار را از روی ذهن و بدنتان برمیدارد. همچنین از تعطیلات سالانه برای فاصله گرفتن از زندگی روزمره بهره ببرید، تا تلاشهای روزانهتان برای کاهش استرس بهتر به نتیجه برسد.