وقتی میگوییم تغییر منظورمان چیست؟ اگر بخواهیم خیلی ساده توضیح بدهیم میگوییم در این جا مراد ما از تغییر، ترک وضعیت قبلی به وضعیتی تازه و بهتر است. یعنی حرکتی مثبت و بالارونده. معمولا وقتی به کار میآید که وضعیت فعلی دچار سکونی طولانی، بنبست یا شکست شده باشد یا ما برای حل مساله خود دنبال راه حلی تازه ، کوتاه و آسانتر باشیم.
{ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ } سوره رعد آیه 11
{ برای هر کس پاسبانها از پیش رو و پشت سر برگماشته شده که به امر خدا او را نگهبانی کنند. خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند (و از نیکی به بدی شتابند)، و هرگاه خدا اراده کند که قومی را (به بدی اعمالشان) عقاب کند هیچ راه دفاعی نباشد و برای آنان هیچ کس را جز خدا یارای آنکه آن بلا بگرداند نیست. } سوره رعد آیه 11
تغییر
وقتی میگوییم تغییر منظورمان چیست؟ اگر بخواهیم خیلی ساده توضیح بدهیم ، میگوییم در این جا مراد ما از تغییر، ترک وضعیت قبلی به وضعیتی تازه و بهتر است. یعنی حرکتی مثبت و بالارونده. معمولا وقتی به کار میآید که وضعیت فعلی دچار سکونی طولانی، بن بست یا شکست شده باشد یا ما برای حل مساله خود دنبال راه حلی تازه ، کوتاه و آسانتر باشیم.
در جریان زندگی و در چرخه طبیعت تغییر به صورت مداوم رخ میدهد. تکامل تدریجی یکی از نمونه های این تغییرات است. تغییراتی در بدن موجودات زنده برای افزایش توانایی ها و یا حتی انطباق آنها با شرایط تازه محیطی. تاریخ حیات بشری هم پیوسته نشانگر میل انسان به تغییر بوده است. انقلابها از روشن ترین نمونه هایی هستند که بشر با دست زدن به آن میکوشیده است تا وضعیت زندگی خویش را بهبود بخشد یا بنیان تازهای برای حکومت یا شکل زندگی بسازد. هجرت و مهاجرت هم اغلب با همین هدف اتفاق افتاده است.

به نظر میرسد اصلی ترین عامل برای ایجاد تغییر احساس نیاز است. نیاز به زندگی بهتر، نیاز به سلامتی، نیاز به رفع یک اشکال یا حل مساله و ... .
ابزار ایجاد تغییر
مهمترین ابزار تغییر مثبت، خلاقیت است. ما برای پاسخگویی به نیازهایمان و تغییر در وضعیت موجود که دلخواهمان نیست باید بتوانیم از خود خلاقیت بروز بدهیم. بروز خلاقیت وابسته به داراییها و مهارتهایی است که باید آن ها را فراهم آورد یا آموخت. بسیاری از ابداعات و اختراعات بشری که امروز برای ما به وسیله هایی عادی تبدیل شده اند روزی از آرزوهای بشری بوده اند. سفر با ارابه ی آتشین، پرواز در آسمانها، رفتن به عمق اقیانوس ها گفت و گو از فاصله های بسیار بعید و دور با تلفن و ... .
بیل گیتس، نابغه قرن، زمانی میگفت حافظه ی 640 کیلوبایتی رایانه برای هرکسی کافی است و تصورش را هم نمیکرد رایانه های قدرتمند امروز با این سرعت تولید و به روز شوند. اما همه ی اینها رخ داده است. تنها کسانی میتوانند غیرممکن ها را به ممکن تبدیل کنند که نگاهی متفاوت، تازه و جامع نگر داشته باشند. میلیونها انسان پیش از نیوتون افتادن سیب را از درخت دیده بودند اما این نیوتون بود که با دیدن آن موفق به کشف قانون جاذبه شد. امروزه مسایل زیادی در زندگی بشر وجود دارند که باید برایشان چاره ای جست. معضلاتی که نیازمند تغییر مثبت هستند . و حل این مشکلات نیازمند بروز خلاقیت است.
برخی چالشهای بزرگ امروزبشر که با آن درگیر است .
1- رشد جمعیت جهان و کمبود منابع غذایی و به تبع آن سوءتغذیه جمعیت بسیار زیادی از مردم جهان
2- کمبود منابع آب شیرین جهان
3- مشکلات زیست محیطی روزافزون ناشی از سوء تدبیر بشر مثل گرم شدن زمین، نابودی جنگلها ، تخریب لایه اُزُن و...
4- جنگ های بی پایان قبیله ای و نژادی ، احساس نا امنی و اضطراب و مهاجرت های ناشی از آن
5- معضلات زندگی شهری و شهرنشینی
6- فقدان معنویت و بحرانهای اخلاقی
7- رشد و شیوع بیماری های لاعلاج به خصوص در بخشهای محروم جهان
8- افزایش فاصله بین غنی و فقیر
9- خطر بروز بلایای طبیعی
همه اینها نشان میدهد که چه اندازه بشر امروز به بروز ابتکار و خلاقیت نیازمند است. نکتۀ جالب و عجیب این است که با هر پیشرفت علمی و ابتکاری باز هم انسان مشکل تازهای فراروی خود میبیند و بنابراین مجبور است برای حل معضل تازه، دست به خلاقیت و نوآوری بزند. و این یک ضرورت غیرقابل انکار برای انسان است که مهارتهای خود را در این زمینه بسط و گسترش دهد.

بر سر راه تغییر همیشه موانعی بوده است. موانعی که کنار زدن بعضی از آنها واقعا برای بشر سخت و دشوار بوده است،نظیر
1- کمبود دانش: گاهی برای حل یک مساله ما فاقد دانش کافی هستیم و تا آن را به دست بیاوریم زمان بسیاری را از دست میدهیم.
2- نداشتن باور: گاهی باور نداشتن به این که تغییر لازم است و باید صورت بگیرد یا نداشتن باور به درستی راهکار ارائه شده سدِ راه تغییر می شود.
3- شرایط محیطی: گاهی مکان و زمان برای تغییر آماده نیستند. گاهی جامعه پذیرای تغییر نیست، هرچند به شدت به آن نیاز داشته باشد.
4- ناتوانی در تصمیم گیری: گاهی قادر نیستیم به موقع تصمیم درست بگیریم. و این ممکن است از عدم اشراف کامل به مساله و یا ناشی از کمبود اعتماد به نفس باشد.
5- نبود مهارتهای لازم : از جمله مهارتهای ارتباطی، کنترل بر بعضی احساسات مثل خشم یا اضطراب و ... .
6- سنتها و عادات غلط گذشته: که یکی از مهمترین دلایل توقف یا تاخیر در تغییر است و کنار نمی رود مگر آن که آگاهی همگانی شود.
7- ترس از تغییر: معمولا بسیاری از آدم ها وضعیت خراب اما با ثبات فعلی را بر تغییر به ناشناخته ای که تجربه اش نکرده و نزیسته اند ترجیح می دهند.
8- تمایل به همرنگی: بسیاری از آدمها ترجیح می دهند با اکثریت همرنگ باشند تا انگشت نما نشوند و کسی با آنها کاری نداشته باشد.
9- مشغله زیاد: مانع از فکر کردن به حل مسائل و ایجاد تغییر می شود.
10- نبود انگیزه کافی: برای ایجاد تغییر باید انگیزه کافی داشته باشیم.
پیش نیازهای تغییر:
1- باور
2- دانش و آگاهی
3- خلاقیت
4- مهارتهای لازم مثل مهارتهای ارتباطی و اجتماعی
5- اعتماد به نفس
6- شجاعت
7- انعطاف پذیری
8- تخیل فعال و بارور
9- آینده نگری
10- صراحت و قاطعیت
11- پایداری و بردباری
12- آزاد اندیشی

به آن دسته از مهارتها گفته می شود که به ما امکان ایجاد تغییر را با استفاده از خلاقیت و با امتیازهای آسانترین راه، زودترین مسیر و بیشترین احتمال نیل به مطلوب میدهند. این مهارتها را باید آموخت و تمرین کرد. برای پی بردن به تکنیکها و کاربردهای این مهارتها با خلاقیت، ویژگی های افراد اخلاق و روشهای پرورش ذهن خلاق آشنا شویم. تغییر لازمه زندگی است. تغییر اغلب اوقات زندگی را آسانتر و بهتر میکند. برای آن ضمن برنامه ریزی همراه با آگاهی باید ظرفیت لازم را در خود ایجاد کنیم. دانش و آینده نگری، زندگی در زمان حال، خلاقیت و شجاعت از جمله ابزارهای مهم تغییر مثبت هستند.
خلاقیت
خلاقیت واژهای عربی از ریشه «خلق» و به معنی آفریدن است. در فرهنگ لغت دهخدا خلاقیت با معانی خلق کردن و به وجود آوردن آمده است. طبق این لغت معنی، خلاق شخصی است که دارای عقاید نو باشد. در مورد ماهیت و تعریف خلاقیت همچون برخی دیگر از مفاهیم علوم انسانی توافق نظر وجود ندارد اما ویژگیهای شخصیتی، فرآیند خلاقیت و ویژگیهای افراد خلاق در تعاریف مختلف مورد توجه قرار میگیرد.
«توانایی دیدن چیزها به شیوههای جدید، شکستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوبها، به کارگیری تواناییهای ذهنی برای به وجود آوردن اندیشه، مفهوم یا روابط و مناسبات جدید، فکرکردن به شیوههای متفاوت و ابداع چیزهای جدید، استفاده از چیزهای نامربوط و تبدیل آن به شکلهای جدید»، خلاقیت نامیده می شود.
جامع ترین نظریه مربوط به خلاقیت را دانشمندی آمریکایی به نام گیلفورد (Guilford) ارائه داده است. گیلفورد می گوید خلاقیت همان تفکر واگرا ( دست یافتن به راهکارهای جدید برای حل مسائل) است و در مقابل آن، تفکر همگرا ( دست یافتن به پاسخ های صحیح) قرار میگیرد. تفکر همگرا، همان استدلال یا تفکر منطقی است که در آن سعی می کنند از طریق استدلال ، به جوابی صحیح برسند. در حالیکه افراد دارای تفکر واگرا فقط به یک جواب برای مساله نمی اندیشند؛ بلکه به راهکارهای متعدد و ابعاد گوناگون مساله توجه می کنند.
ویژگیهای افراد خلاق
قبلاً به این نکته اشاره کردیم که خلاقیت در همه افراد وجود دارد ولی با درجات متفاوت. میزان خلاقیت، در اثر رخوت و کم کاری، پایین می آید ولی هیچگاه از بین نمیرود. بنابراین، باید سعی کرد ویژگیهای افراد خلاق را که به آن اشاره میشود، تقویت نمایند تا خلاقیت در هیچ زمانی دچار رکود نشود:
1- سلامت فکر و روان
2- انعطافپذیری
3- ابتکار
4- ترجیح دادن پیچیدگی بر سادگی
5- استقلال رأی و داوری بیطرفانه
6- تمرکز نیروی ذهنی بر والاترین هدف
7- پر انرژی بودن در عین آرامش
8- بهرهگیری از مواد خام ذهن و یافتن بهترین راه حل برای رفع مشکلات
9- آگاهی و برخورداری از اطلاعات عمومی بسیار بالا
10- سنجیدن تمامی جوانب موضوعات و یا مشکلات پیش آمده
11- غرور و تواضع
12- گریز از محدودیتها
13- استقلال رأی
14- عدم محافظه کاری و شکننده سنتها
15- شهامت ریسک و خطر کردن
16- فکر کردن و تحلیل موضوع قبل از عمل نمودن و دست به کاری زدن
17- درگیر شدن با موضوعات پیچیده
18- تمام کردن، کامل کردن و یکی کردن افکار گوناگون
19- دقت به اطراف برای دستیابی به سوژههای جدید
20- کنجکاوی زیاد
21- سلاست فکر (به طور همزمان در مورد یک مسأله چندین فکر و راه حل دارند)
22- یکی کردن تفکر کلامی با تفکر بصری، منطقی و تخیلی
23- پشتكار و انضباط در كارها
24- اشتياق و احساس سرشار
25- زيباپسندي و علاقهمندي به آثار هنري
26- قدرت تأثيرگذاري بر ديگران
موانع خلاقیت و نوآوری
1- عدم اعتماد به نفس و ترس از تمسخر و انگشتنمای دیگران شدن
2- نداشتن تعهدات متعالی نسبت به خداوند، انسانیت، علم، طبیعت، جامعه و ...
3- وابستگی و جمود فکری
4- حذف خیالبافی
5- نداشتن دانش و مهارت کافی
6- نداشتن صبر و حوصله
7- عدم تمرکز ذهنی
8- عدم انعطافپذیری
9- شتاب کردن در قضاوت و ارزیابی
10- ترس از انتقاد و شکست
11- تمایل به همرنگی و همگونی
12- رویگردانی از ابهامات
13- عادت و روزمرگی
14- نداشتن مهارت اجتماعی و تجربه
15- عدم مقاومت در برابر مشکلات
16- نداشتن انگیزه
17- کم کاری و تنبلی
18- داشتن خود انگاری منفی
19- فشار روانی
20- کمرویی و ترس
21- مقایسۀ خود با دیگران
22- ترس از آینده
23- بیبرنامگی و لذت نبردن از یادگیری
روشهایی برای پرورش ذهن خلاق

در این که میتوان هر استعدادی را پرورش داد هیچ تردیدی وجود ندارد، اما باید به راه و روش آن آگاه بود و در به کار بردن آن ممارست و پشتکار داشت. برخی از روشهای برانگیختن و پرورش ذهن خلاق به شرح زیر است:
1- پذیرفتن و باور داشتن ذخیره بیکران خلاقیت در درون انسان
2- شکستن مرزبندیهای کلیشهای و استفاده از خزانه عظیمی که خداوند در درون انسان قرار داده است.
3- انجام دادن کارهای جدید و مداومت در آنها
4- تلاش در جهت ارتقای دانش و مهارت به کمک مطالعه، تحقیق و کار و تلاش روزانه
5- آرامش فکر و مثبت اندیشی و دور شدن از استرس و فشار روانی
6- ایجاد تغییر در امور روزمره
7- کسب نظر افراد کارشناس وغیرکارشناس
8- اندیشیدن به ناممکنها
9- نگریستن به جهان
10- بایگانی اطلاعات و موضوعات جالب و بررسی گاه به گاه آنها
11- استفاده بهینه از تجربیات
12- وسیع کردن دایره دید و قدرت تجسم
13- آزادی فکر و خالی کردن آن از جملات منفی (نتوانستن، قادر نبودن و...)
14- از انتها به ابتدای کار نگریستن (وارونه دیدن موضوع)
15- بازی کردن، چرا که بسیاری از خلاقیتها حین بازی به ذهن خطور میکند.
16- یادداشت کردن امور، هر ایدهای در کار ارزشمند است برای اینکه این ایدهها فراموش نشود باید با جزییات آنها را یادداشت کنید.
17- به خود استراحت ذهنی بدهید. (در کنار استفاده از رسانهها و یا اینترنت گاهی به ذهنتان استراحت دهید و استفاده بیش از حد از رسانهها را کنار بگذارید چرا که منجر به آشفتگی ذهنی میشود.)
18- فراموش نکردن ساعات خوشی
19- انجام فعالیتهای فیزیکی
20- تقویت نقاط قوت
21- توجه به ایده های کوچک به عنوان گام نخست برای شکلگیری ایدههای بزرگ
22- خالی کردن ذهن از آشفتگیها به کمک حرف زدن
به یاد داشته باشید دگرگونی کلی در شما، کسی که هستید و راهی را که در آن هستید تغییر میدهد.ریشهدار کردن و ایجاد کردن اهداف به شما کمک خواهد کرد تا تلاش، تمرکز و انرژیتان را مستقیما بر روی تغییراتی که میخواهید انجام شود صرف کنید. اهدافی که انتخاب میکنید باید مشخص کنند که تغییر در چه زمینههایی برای رسیدن به آنها لازم است، چگونه برای رسیدن به آنها تغییر کنیم، و نتیجهی نهایی که مدنظر شماست را نشان دهند. به عبارت دیگر اهداف باید مشخص، عینی و دارای زمان تعریف شده باشند.
زندگی ویژگی جالبی دارد. اگر به جز بهترین، چیزی را نپذیرید، اغلب اوقات همان بهترین را می ستانید.
سامرست موآم
گردآوری : فاطمه نوری دانشجوی دکترای مدیریت فرهنگی
